در آسمان آبي نيست جز من تكه ابر كوچك
ابري
در آسمان زيباي روزگار باز اين منم كه راه گم كرده ام
باز سرگشته و حيرانم از اين واقعه
اما هنوز اين تكه ابر راه گم كرده باقيست
من نمي دانم تا كدامين روز روزگارم اينگونه خواهد بود
ماندن تكه ابر در آسمان زيباي آبي
ز خود شرم دارم زيرا وجودم آسمان زيبا را لكه دار كرده
ز خود بيزارم كه قدرت ريزش اشكهايم را هم ندارم
تا كدامين روز روزگارم اينگونه خواهد بود
تا كدامين روز؟؟؟؟؟